دروغ بزرگ بهترین کتابهای کارآفرینی
بدون دانستن مطالب این مقاله شاید گفتن اینکه افراد موفق جهان زیاد و دائما مطالعه میکنند و شما هم برای رسیدن به موفقیت سعی کنید دائما مطالعه بهترین کتابهای کارآفرینی را داشته باشید یک دروغ بزرگ باشد چون فقط صرف مطالعه کردن کتابهای کارآفرینی یا کتابهای کسب و کار، نمیتواند برای شما فایدهای داشته باشد.
شاید اگر 4 لینک زیر را مشاهده کنید شما هم علاقهمند شوید که برای راهاندازی یا رشد کسب و کارتان مثل کارآفرینهای موفق کتابهای زیادی بخوانید و دائما دنبال بهترین کتابهای کارآفرینی باشید.
- بیل گیتس این کتاب را خواند و بیل گیتس شد
- ۵ کاری که وارن بافت (یکی از بزرگترین سرمایه گذران جهان) هر روز انجام میدهد
- ۱۱ عادت روزانهی میلیاردرهای خودساخته
- کلیپ انگیزشی درباره مطالعه افراد موفق که در دقیقه 17:45 این فیلم از سایت ما قرار دارد
اما یک لحظه صبر کنید!! شاید اگر نکات این مقاله را برای مطالعه اجرا نکنید، نتنها مطالعه کتابهای زیاد کارآفرینی برای شما مفید نباشد بلکه باعث سقوط شما شود.
پس یک بار برای همیشه این مقاله را مطالعه کنید و سعی کنید نکات گفته شده را هنگام مطالعه به کار بگیرید تا بتوانید بیشترین استفاده از کتابهای کارآفرینی و کسب و کار در شغل خودتان داشته باشید.
خواندن یا اجرا کردن
تفاوت دانستن با یادگیری از کتاب
شما میتوانید فقط با مطالعه یک کتاب جدید، مطالب جدیدی در آن موضوع بدست آورید و بعد بگویید من این مطالب جدید را میدانم اما فقط زمانی میتوانید بگویید که این مطالب را یادگرفتم که دانستههای خودتان را به مرحله اجرا رسانده باشید.
موضوع یادگیری زمانی اهمیت پیدا میکند که شما میخواهید نتایج مطالعات زیادتان را در کسب و کار خودتان مشاهده کنید اما اگر مهارتهای مطالعه صحیح کتابهای کسب و کار را نداشته باشید وقتی که کتابهای زیادی را مطالعه کردید و نتایج بسیار کمی در کارتان مشاهده کردید، آن زمان است که میفهمید خیلی هم مطالعه زیاد کتابها به شما کمک نکرده و اگر این روند ادامه داشته باشد. ممکن است شما دچار دامهای خطرناک زیاد دانستن شوید که در ادامه لیستی از این دامها را با هم مرور میکنیم.
دامهای زیاد دانستن
زیاد دانستن بدون عمل یا همان زیاد کتاب خواندن بدون اجرا و نتیجه میتواند چندین دام برای ادامه مسیر موفقیت شما ایجاد کند که ما اینجا چند مورد را بررسی میکنیم:
- از خودمان بدمان میآید
- وقتی که ما کتابهای زیادی میخوانیم یعنی مطالب زیادی را به نسبت دیگران میدانیم و خود به خود ادعای ما در موضوع مطالعاتیمان میرود بالا که اگر این اطلاعات بالا نتوانسته باشد ما را در کسب و کارمان و زندگیمان ارتقاء دهد پس قطعا حالمان از خودمان بد میشود چون در ظاهر و چشم دیگران ما شخصی هستیم که اطلاعات زیادی در فلان موضوع داریم و کتابهای زیادی میخوانیم اما وقتی خودمان را از دورن نگاه میکنیم و نتایج کمی که از دانستهها برای ما حاصل شده را میبینیم به شدت عزت نفسمان کم میشود چون در چشم خودمان یک فرد ناموفق و بی اراده هستیم که نتوانستیم از مطالب مفید کتابها استفاده ببریم.
- ایجاد بهانهای خوب برای عدم موفقیتهای بزرگ
- میتواند این موضوع که ما در چشم دیگران فردی با مطالعه زیاد هستیم اما نتایج کمی بدست آوردیم، بهانهای باشد که من تمام تلاشم را کردم اما شرایط بیرونی نمیگذارند که من موفق شوم و شاید اینطور دیگران حتی برای ما دلسوزی هم بکنند که واقعا حقش این نیست اما تمام تلاشش را دارد میکند ولی ما خودمان میدانیم که اینطور نیست و حتما یک مشکلی هست که من نمیتوانم از کتابهایی که خیلیها نتایج فوقالعادهای از آنها بدست آوردند، این فایدهها را دریافت نکنم ولی شاید هیچگاه دنبال رفع این مشکل نباشم که ما سعی میکنیم در این مقاله نکاتی را بگوییم که کمتر چنین مشکلاتی برای شما رخ دهد.
- دور شدن از مطالعه و یادگیری
- اگر از دو دام قبلی نتوانیم خارج شویم و این روند ادامه داشته باشد، قطعا کم کم از مطالعه و یادگیری فاصله میگیریم چون ما به غلط به این نتیجه رسیدیدم که مطالعه کتابهای مختلف در موضوع مورد نظرمان هم آنچنان که میگویند فایدهای ندارد و بهتر است کارهای دیگری مثلا شرکت در دورههای آموزشی یا دیدن فیلمهای خوب آموزشی بکنم چون کتابهای زیادی که خواندم نتایج زیادی را برای من نداشتند. غافل از اینکه مشکل در نحوه یادگیری صحیح از مطالعه کتابها بوده نه خود کتابها!! درضمن همین شخص اگر بدون داشتن مهارت یادگیری در فایلهای آموزشی صوتی یا فایلهای آموزشی تصویری یا سمینارهای حضوری، وارد آنها شود دقیقا مثل اتفاقی که در کتابها برای او افتاد در این بخشها هم میافتد چون مشکل از نحوه یادگیری و استفاده از مطالب آموزشی است چه متنی و چه غیر متنی.
راهحل این دامها چیست؟
راه عبور از این دامها و رسیدن به اوج موفقیت در مطالعه کتابها این است که ما مهارت یادگیری از کتابها را بدانیم.
به طور خلاصه مهارت یادگیری از کتابها شامل سرفصلهای زیر هستند:
- داشتن چرایی و هدف مشخص از مطالعه یک کتاب
- داشتن مهارت مطالعه سریع و دقیق کتاب
- داشتن مهارت تبدیل دانستههای مطالعه شده به دستورات اجرایی
- عمل به دستورات اجرایی تا رسیدن به نتیجه
ما در این مقاله بیشتر به مرحله سوم مهارت یادگیری یعنی “مهارت تبدیل دانستههای مطالعه شده به دستورات اجرایی” میپردازیم و فرض میکنیم که شما دو مرحله اول را به درستی انجام میدهید و تنها مشکل این است که بعد از مطالعه نتیجه خوبی دریافت نمیکنید.
البته اگر نیاز دارید که دو مرحله اول را هم به خوبی یاد بگیرید میتوانید روی آنها کلیک کنید تا با محصولاتی که میتواند شما را در این مهارت کمک کند آشنا شوید.
از اینجا به بعد میخواهیم به راهکارهای عملی بپردازیم که بتوانیم بهتر از مطالبی که در کتابها مطالعه کردیم، استفاده عملی ببریم.
چرایی و هدف شما
قدم اول در یادگیری صحیح از کتابها این است که شما یک چرایی و هدف مشخص از مطالعه کتاب داشته باشید نه یک هدف کلی که شاید فایدهای هم برای شما نداشته باشد.
اگر شما چرایی دقیقی از مطالعه کتاب انتخابیتان نداشته باشید ممکن است اتفاقات زیر پیش آید:
- علاقه زیادی به شروع مطالعه آن نداشته باشید و دائما مطالعه آن را به تأخیر بیاندازید.
- مطالعه کتاب را شروع کنید اما به دلیل اینکه هدفتان را دقیق مشخص نکرده بودید و فکر میکردید این کتاب به شکلی مرتبط با هدف شماست اما از اواسط آن کتاب متوجه بیربط بودن آن به هدف کلیتان میشوید و یا ادامه مطالعه کتاب را رها میکنید (که این کار خوبی است اگر انجام دهید) یا اینکه با سختی و ناراحتی سعی میکنید هر طور شده کتاب را تمام کنید که با این شکل وقت و انرژی زیادی را از دست دادید.
- نمیتوانید به سرعت به خواستهتان از آن کتاب برسید چون اصلا خواسته و هدفتان هم برای خودتان دقیق مشخص نیست چه برسد به اینکه بتوانید آن را از کتاب دریافت کنید.
- مطالعه کندتر و منفعلانهای خواهید داشت اگر هدفتان از قبل به درستی مشخص نباشد که به همین دلیل ذهنتان هم نمیتواند بدون هدف، مطالب مورد نیاز را جذب کند لذا هم فراموشی زیادتری دارید و هم با سردرگمی و کندی در بین صفحات کتاب شاید گم شوید و نفهمید اصلا تا الآن که این کتاب را خواندید چی شد و چی بدست آوریدید.
- …
خب الآن اگر ما بخواهیم یک چرایی و هدف مشخص داشته باشیم باید چکار کنیم؟ یک تکنیک ساده میگویم که میتواند به شما کمک کند اما اگر میخواهید به صورت حرفهای این مهارت را یعنی “هدف نویسی” را یادبگیرید پیشنهاد میکنم محصول “هدف نویسی پیشرفته” را از سایت ما تهیه کنید.
اما تکنیک ساده ولی قدرتمند برای داشتن یک هدف مشخص این است که نویسنده کتاب را جلو خودتان تصور کنید، سپس ببنید چه سؤالاتی دارید که میخواهید این نویسنده به شما پاسخ دهد، همان موارد را یادداشت کنید و شروع به مطالعه کتاب کنید.
قدم بعدی شروع مطالعه کتاب
پس با داشتن یک هدف مشخص از مطالعه یک کتاب شما قدم اول را برای یادگیری مؤثر از کتاب برداشتید حالا نوبت قدم دوم است که باید شروع به مطالعه کتاب کنید.
من نمیخواهم بگویم باید به چه روشی مطالعه کنید، هر طور که راحت هستید شروع کنید به مطالعه ولی این را بدانید اگر میخواهید با سرعت و دقت یک کتاب را مطالعه کنید بهترین سیستم، سیستم عکسخوانی ذهنی است.
یادداشتبرداری
قطعا یکی از کارهای عملی که باید در مطالعه کتابها انجام دهید، یادداشت برداری است اما چگونه این کار را باید انجام دهیم؟
قطعا یادداشت برداری هم فواید زیادی دارد اما اگر شیوه صحیح یادداشت برداری برای مطالعه کتابهای کسب و کار که میخواهیم نتایج آن را در کارمان مشاهده کنیم را به درستی ندانیم، در دام یادداشتهای زیاد و بیفایده خود میافتیم که فقط تبدیل شدیم به ماشینهای جمعآوری یادداشت از کتابها که هیچگاه هم به آنها مراجعه نمیکنیم و اگر روزی هم بخواهیم به آنها مراجعه کنیم، فایده زیادی هم برای ما نخواهند داشت چون شیوه صحیح یادداشتبرداری را اجرا نکرده بودیم.
بزرگترین اشتباه در یادداشتبرداری
یکی از بزرگترین اشتباهها در یادداشتبرداری اینگونه کتابها این است که شما خلاصهنویسی کنید. یعنی سعی کنید مطالب کتاب را به صورت خلاصه و با زبان خودتان بنویسید.
این نوع یادداشتبرداری که شما مطالب کتاب را به زبان خودتان خلاصه کنید میتواند برای کتابهایی که باید امتحان دهید مفید باشد اما اصلا برای کسی که کتابهای مختلف کسب و کار و کارآفرینی را میخواند تا بتواند در کسب و کار خودش پیاده کند مفید نخواهد بود چون با این کار فقط در حال جمعآوری مطالب کتابها به صورت خلاصه است تا مثلا روزی در آینده مجددا به این خلاصهها مراجعه کند و بتواند متناسب با کسب و کار خودش از آنها استفاده کند ولی این اتفاق شاید به ندرت رخ دهد.
دریافت ایده یا خلاصهنویسی
پس یکی از اشتباهترین نوع یادداشتبرداری در این نوع کتابها، خلاصهنویسی است اما روش صحیح و کارآمد یادداشتبرداری در این نوع کتابها چیست؟
یکی از بهترین روشها این است که شما در هنگام مطالعه کتاب، ایدههای اجرایی برای کسب و کار خودتان را همان لحظه یادداشت کنید نه نوشتن خلاصه مطالب کتاب که حالا بخواهید بعدا از آنها ایده اجرایی برای کارتان بگیرید.
یعنی مثلا در کتابی میخوانید که: “مشتریمداری واقعی این است که مشتریان دردسرساز را به سرعت از کسب و کارتان دور کنید تا بتوانید بهترین خدمات را به مشتریان خوبتان دهید” حالا شما بجای اینکه این ایده را به صورت خلاصه و با زبان خودتان یادداشت کنید، بهتر است بنویسید که دقیقا شما چه کاری باید در کسب و کارتان مبتنی بر این ایده انجام دهید و همان کارها را یادداشت کنید.
عادت امتحان دادن دوران مدرسه
یکی از دلایلی که ما بجای اینکه ایدههای اجرایی کارمان را از کتاب بنویسیم، فقط دنبال خلاصه کردن مطالب کتاب هستیم، عادتهایی است که از دوران تحصیل همراه ما مانده است یعنی تقریبا همان کارهایی که برای امتحانات دوران تحصیل انجام میدادیم را برای کتابهایی که دیگر نیازی به امتحان دادن نیست هم انجام میدهیم.
بحرانی به نام اتمام کتاب
یکی دیگر از عادتهای اشتباه که از دوران تحصیل برای ما مانده این است که ما فکر میکنیم باید مطالعه کتابی را که شروع کردیم حتما تا آخر آن را تمام کنیم تا بتوانیم کتاب جدیدی مطالعه کنیم یا اینکه عذاب وجدان میگیریم و به خودمان برچسبهای تنبل بودن میزنیم.
لطفا در مطالعه کتابها هر کجا به این نتیجه رسیدید که دیگه نمیخواهید مطالعه این کتاب را به هر دلیلی ادامه دهید، همانجا کتاب را کنار بگذارید و سراغ کتاب جدید با موضوع مورد علاقهتان بروید.
ضررهای مطالعه کتابی که نمیخواهید مطالعه آن را ادامه دهید قطعا بیشتر از فایده اندکی است که شاید به شما برساند مثلا یکی از ضررهای این کار این است که شاید به دلیل عدم رغبت به ادامه مطالعه این کتاب، مطالعه کردن آن را به تعویق بندازید و از طرفی هم به خودتان گفتید تا زمانی که یک کتاب تمام نشده کتاب جدیدی مطالعه نمیکنم، باعث میشود که روند مطالعه شما عقب بیافتد و کم کم از مطالعه فاصله بگیرید در صورتی که اگر همان لحظه کتاب قبلی را رها میکردید و کتاب جدیدی که دوست داشتید را شروع میکردید، این اتفاقها برای شما نمیافتاد.
همیشه دنبال دریافت ایدههای اجرای برای کارتان باشید و هدفتان را گم نکنید و بجای هدف اصلیتان که دریافت ایدههای جدید اجرایی برای کارتان است به دنبال تمام کردن کتاب حتی به قیمت اینکه هیچ ایده جدیدی به شما ندهد و فقط وقت و انرژیتان را تلف کند، نباشید.
این عادت غلط هم ریشهای در دوران تحصیل دارد که کتابهای مدرسه یا دانشگاه را حتی با اینکه مطالب مفیدی برای ما ندارد را باید تا انتها کتاب بخوانیم و بعد هم آنها را امتحان دهیم.
اهمیت مرور
مرور کردن مطالب و کتابهای گذشته، به دلایل مختلفی اهمیت دارد اما یکی از مهمترین دلایل این است که ذهن شما الآن با گذشته متفاوت است اگر دائما در حال یادگیری هستید و کتابهایی که در گذشته مطالعه کردید را اگر الآن با ذهن جدیدتان مجددا مطالعه کنید، قطعا ایدهها و دیدگاههای جدیدی را دریافت میکنید. من نه به خاطر فواید زیاد مرور کردن بلکه به خاطر همین یک دلیل که میتوان ایدهها و نکات جدیدی را از متنهای گذشته هم دریافت کرد، مرور کردن کتابهای گذشته را پیشنهاد میکنم.
زمان مرور
هر زمانی که فکر میکنید برای شما بهتر است را به مرور کتابها و یادداشتهای قبلی خودتان اختصاص دهید.
اما پیشنهادی که دارم و فکر میکنم اجرا کردن آن هم راحت باشد این است که پایان هر هفته، یادداشتهای خودتان از کتابهای مطالعه شده در طول هفته را مرور کنید و یا اگر شما عکسخوان نیستید و نمیتوانید هر روز یک کتاب بخوانید، میتوانید این برنامه را پایان هر ماه اجرا کنید یعنی آخر هر ماه فقط یادداشتهای خودتان از کتابهایی که در آخر هر هفته مطالعه کردید را مرور کنید و اگر نکته و ایدهای جدید هم از مرور به ذهنتان رسید همان را هم به یادداشتها اضافه کنید.
ولی در مورد مرور مطالب کتاب به این صورت که مجدد یک کتابی که قبلا مطالعه کردید را مطالعه کنید، نمیتوانم برنامهای را پیشنهاد دهم و این کاملا به شما و کتاب انتخابی بستگی دارد چون برخی کتابها را باید یک بار مطالعه کرد و برخی دیگر را میتوان چندین مرتبه مطالعه کرد لذا این بخش را خودتان برنامهریزی و اجرا کنید.
جمعبندی از مرور و یادداشتبرداری
اگر بخواهیم با توجه به مطالبی که در بخش یادداشتبرداری و اهمیت مرور گفتیم یک جمعبندی داشته باشیم، به این نکته میرسیم که اگر در حین مطالعه کتاب ایدهای را دریافت کردید و میخواستید آن را در کارتان اجرا کنید اما همان لحظه اقدامهای اجرایی برای خودتان به ذهنتان نرسید، میتوانید فقط و فقط ایده مورد نظرتان را در حداکثر 5 کلمه بنویسید و یک علامت هم برای آن بگذارید تا بعد از اتمام مطالعه به این بخش مجددا مراجعه کنید و اگر توانستید ایده اجرایی خودتان را یادداشت کنید که همانجا اضافه کنید وگرنه برای زمان مرور که خودتان مشخص کردید، وقتی مجددا به یادداشتهای خودتان مراجعه میکنید، به احتمال زیاد میتوانید برای بخشی که قبلا نتوانسته بودید ایده اجرایی برای کار خودتان را بنویسید، حالا میتوانید آن را اضافه کنید.
کتابهای دیجیتالی یا کاغذی
در این بخش نمیخواهم به موضوع کتابهای دیجیتالی یا کاغذی مفصلا بپردازم ولی فقط یک نکته برای کسانی که میخواهند جزء پیشروها در کسب و کار خودشان باشند دارم و آن اینکه فقط نباید به مطالعه کتابهای ترجمه شده بپردازید بلکه باید دائما کتابهای جدید در حوزه کاری خودتان را بررسی کنید و بتوانید به سرعت ایدههای جدید و اجرایی را به عمل درآورید نه اینکه منتظر باشید تا کتاب جدیدی در سطح جهانی چاپ شود و بعد در ایران ترجمه و چاپ شود و بعد از آن اقدام به مطالعه آن کنید چون زمان زیادی را از دست میدهید.
برای اینکه بتوانید کتابهای جدید در سطح جهان را دریافت کنید یکی از سریعترین و ارزانترین راهها، استفاده از دو نرمافزار زیر است:
با داشتن این دو نرمافزار خرید و مطالعه کتابهای الکترونیکی میتوانید به سرعت خودتان را با کتابهای جدید الانتشار بروز نگه دارید.
پس این توصیه که میگویند نباید به مطالعه کتابهای دیجیتالی عادت کنید را اصلا قبول ندارم و معتقدم هر کس که میخواهد از طریق مطالعه کتاب خودش و کسب و کارش را رشد دهد حتما باید با این ابزارها کار کند و جزء مطالعاتش هم قرار دهد
اگر این مقاله را برای خودتان مفید دیدید، لطفا در بخش کامنتها نظرتان را با ما در میان بگذارید و همچنین اگر نکتهای دارید که فکر میکنید کمک میکند به غنیتر شدن موضوع این مقاله، در بخش نظرات بیان کنید که در صورت نیاز حتما به مقاله اضافه شود.
قطعا نظرات شما هم الهامبخش است و هم کمکی بزرگ برای ما که بتوانیم مطالب مفیدتر را برای شما آماده کنیم.
14 نظر
طبعیتا مرور مطالب آموزشی ضرری ندارد مگر اینکه در اولویتهای اصلی زندگیتان در مسیر رسالتتان نباشد.
موفق باشید.